تبلیغات

چرا باید این کتاب را بخوانید : «آشکار» اثر آندره آغاسی برترین تنیس باز تاریخ

چرا باید این کتاب را بخوانید : «آشکار» اثر آندره آغاسی برترین تنیس باز تاریخ

اگر تنیس دوست داشتید و یا در دهه 90 میلادی به دنیا آمده بودید، غیرممکن بود نام اسطوره دنیای تنیس یعنی آندره آغاسی را نشنیده باشید !

پدرش، امانوئل آغاسی، از ارامنه ساکن ایران بود که در کاروان بوکس المپیک ایران نیز حضور داشت.

امانوئل آغاسی پدر آندره - ارمنی ایرانی تبار


اما به آمریکا مهاجرت کرد و در شهر نوادا با مادرش یعنی الیزابت آشنا شد. مادر آندره آغاسی، سرطان سینه داشت که توانست بر آن غلبه کند و سرطان را شکست دهد.

آندره از دوران کودکی، مبارزه برای پیروزی را از مادرش یادگرفت.
او استعداد عجیبی در تنیس داشت. پدرش او را ساعت ها با خود به نزدیک ترین زمین تنیس محل زندگی شان یعنی بیش از 30 کیلومتر دورتر میبرد تا تمرین کند و از همان دوران کودکی استعدادش را در این بازی نشان داد.

تا جایی که پدرش بر سر بازی تنیس پسرش شرط بندی بزرگی با یکی از صاحبان زمین تنیس انجام داد؛ پدر آندره که از استعداد و توانایی پسر 13 ساله اش مطمئن بود، به یکی از زمین های تنیس نزدیک محل زندگی شان رفت و پس از کنسل شدن مسابقه بزرگی که قرار بود صاحب زمین با یکی از تنیسورهای مشهور انجام دهد به وی پیشنهاد بازی با پسرش را داد.

امانوئل آغاسی پدر آندره – ارمنی ایرانی تبار

پدرش، امانوئل آغاسی، از ارامنه ساکن ایران بود که در کاروان بوکس المپیک ایران نیز حضور داشت.
اما به آمریکا مهاجرت کرد و در شهر نوادا با مادرش یعنی الیزابت آشنا شد. مادر آندره آغاسی، سرطان سینه داشت که توانست بر آن غلبه کند و سرطان را شکست دهد.

زمین دار تنیس این پیشنهاد را قبول نمیکرد و پدر آندره مجبور شد به وی پیشنهادی وسوسه انگیز بدهد «حاضرم بر روی خانه ام شرطبندی کنم، اگر پسرم باخت خانه ام برای تو میشود…» صاحب زمین تنیس آقای Brown پذیرفت درحالی که به پدر آندره هشدار داد ممکن است پسرش ببازد، اما او قبول نکرد.

بازی شروع شد و پس از دو سِت، آقای براون راکت تنیس اش را پس از باخت این دو سِت بر روی زمین گذاشت و گفت که شرطبندی را باخته است.

برای اولین بار، آندره توانست به کمک استعدادش پولی برای خانواده اش دست و پا کند و این اولین موفقیت بزرگ وی بود. پس از این، پدرش او را در بهترین مدرسه تنیس آمریکا یعنی مدرسه مربوط به Nick Bollettieri ثبت نام کرد.

اما پس از سه ماه رفت و آمد از پس خرج و مخارج این مدرسه تنیس بر نیامد و روزی که برای انصراف پسرش از مدرسه نزد مدیر این مدرسه آقای Bollettier رفت، مدیر مدرسه گفت «آقای آغاسی، لازم نیست شما هیچ پولی پرداخت کنید، آندره تا آخرین روز مدرسه اش میتواند رایگان آموزش ببیند… او استعدادی دارد که تا به امروز در هیچ کودکی ندیده ام.»

موفقیت هایی که آندره آغاسی در طول دوران زندگی اش بدست آورد کم نیست،برای مثال :

  • قهرمان تنیس دنیا در طول ده سال – 1990 تا 2000
  • برگزیده شده به عنوان یکی از بهترین تنیسورهای کل تاریخ ورزش تنیس
  • بهترین سرویس زننده تاریخ بازی تنیس
  • دارای هشت قهرمانی گرند چمپیون
  • طلای المپیک 1996
  • برنده 4 مدال طلای بازی ها استرالیایی
  • و …

اما هیچکس از درون زندگی آندره آغاسی اطلاع چندانی نداشت تا وقتی که کتابش را با عنوان «آشکار» منتشر کرد و همه را پس از چندین سال دوری از میادین ورزشی، بهت زده کرد.

او در این کتاب بسیار هیجان انگیز، داستان موفقیت های خودش را نوشت و گفت که چطور شب ها قبل از خواب همیشه خودش را تصور میکرده که قهرمان گرند چمپیون بوده و مردم برای وی دست میزدند و کاپ قهرمانی را بالای سرش میبرده.

آندره از روزهایی نوشته که پس از صدها شکست پی در پی در مدرسته تنیس، در اوج تنهایی و دوری از خانواده یادگرفت «به جای داشتن بقا، باید یادبگیرید بجنگید و آنچه را میخواهید بدست آورید.»

ما در این مقاله بهترین نکاتی که آندره آغاسی در کتابش برای خواننده ها به رشته تحریر درآورده است را میخواهیم با شما مرور کنیم؛

درس شماره یک | شما با خودتان بازی میکنید، نه رقیب تان
آندره آغاسی می نویسید «زندگی راجع به برتری بر دیگری یا شکست رقیب نیست؛ بلکه پیروزی بر خودتان است.» شما چطور این کار را انجام میدهید؟ فقط کافیست روزی 1% بهتر از روز قبل تان باشید… کار سختی نیست؟ امتحان کنید.

ذهن شما، نقش زیادی در موفقیت ها و شکست های شما دارد.
اکثر اوقات ذهن شما، رقیبت و دشمن نامرئی شماست که اجازه نمیدهد موفق شوید. او را بشناسید و بدانید که هیچ دشمنی قوی تر از دشمن درونی نمیتواند جلوی شما را برای رسیدن به برترین ها بگیرد.

درس شماره دو | آنچه که احساس میکنید مهم نیست، کاری که انجام میدهید مهم است
در طول روز، همه ما طیف وسیعی از احساسات مختلف را در خودمان احساس میکنیم، بعضی از این احساسات مخرب اند مثل احساس ترس، تنفر، حقارت و بعضی دیگر باعث قدرت گرفتن ما میشوند.

اگر میخواهید همانند اسطوره تاریخ تنیس، موفقیت های بزرگی بدست آورید باید بلد باشید بر روی احساسات تان کنترل کامل داشته باشید. کافیست یادبگیرید چطور احساسات منفی را با احساسات مثبت جایگزین کنید. زیرا احساسات شما، علت فعالیت های درونی (افکار) و رفتار شما میشوند.

درس شماره سه | میتوانیم یادبگیریم عاشق چیزهایی شویم که از آنها نفرت داریم
آندره در کتاب به دورانی اشاره میکند که سخت زیر بار فشار تمرین باید طاقت می آورد چون نباید عنوان قهرمانی را به کسی دیگر میداد. او می نویسد «بارها از تمرین تنیس نفرت پیدا کردم. بارها تصمیم گرفتم این ورزش را کنار بگذارم… اما این کار را نکردم چون در این صورت شکست را قبول کرده بودم قبل از اینکه رقیبم مرا شکست دهد.»

تلاش سخت، دلیل موفقیت در هر کاری است وارد آن میشوید.
بدون تلاش هیچ موفقیت بزرگی حاصل نمیشود؛ هیچکس با نشستن در خانه و فکر کردن به ایده های بزرگ موفق، ثروتمند و مشهور نشده.

نمونه دیگر از موفقیت های پس سختی محمدعلی کلی، بوکسور پرآوازه آمریکایی است.

درس شماره چهار | احساسات بد مدت زمان بیشتری با شما خواهند بود تا احساسات خوب
اگر کتاب آندره را بخوانید، از اعماق وجود یک قهرمان آگاه میشوید «در دنیای رقابت، باختن سخت ترین قسمت یک رقابت است. شما وقتی رقابت یا مسابقه ای را باختید، احساس بد و شکست، ده برابر بیشتر و طولانی تر با شما خواهد ماند تا احساسی که پس از پیروزی بدست می آورید»

همه ما تجربه شکست یا پیروزی را داشتیم؛
اما میدانیم که تلخی شکست به مراتب عمیق تر و تاثیرگذارتر است از شیرینیِ شکست. پس حتی برای دوری از چشیدن طعم تلخ شکست هم شده باید سخت تلاش کنید تا پیروز شوید.

درس شماره پنج | ترس، آتشِ درون توست
در هیچ برهه ای از زندگی تان، ترس از وجود تان بیرون نمی رود. در واقع، زمانی ترس از وجودتان بیرون میرود که مرده باشید. بدون ترس، ما نمیتوانیم به موفقیت برسیم.

وقتی نترس باشیم، بی احساس میشویم.
وقتی هیچ انگیزه ای برای فرار از ترس نداشته باشیم، نمیتوانیم به دنبال پیشرفت و پرورش مهارت هایمان برویم.

اجازه بدهید ترس انگیزه شما برای ادامه باشد و نه مانعی برای عدم تحرک.  

درس شماره شش | فکر نکنید، احساس کنید
آخرین فصل کتاب «آشکار» آندره توسط همسر (خانم استفانی) نوشته شده است. او می نویسد «از آندره یادگرفته ام برای رسیدن به اهدافم، زیاد فکر نکنم. زیاد فکر کردن باعث میشود خودمان را از رسیدن به اهداف مان دور کنیم. ما باید بیشتر احساس کنیم تا فکر. احساس انگیزه قوی تری به ما میدهد تا منطق.»

این کتاب هنوز ترجمه نشده و به ایران نرسیده است. اما توصیه میکنیم به محض دیدن آن در فروشگاه های ایران حتما تهیه کنید و بخوانید. یکی از کوتاه ترین راه های تبدیل شدن به یک قهرمان، مانند قهرمانان فکر و رفتار کردن است.

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...